آدم حسابی- چهار

آدم حسابی برای یادداشتی که ده دقیقه‌ وقت برده است پنج ساعت وقت نمی‌گذارد تا ببیند چند‌بار شیرشده است یا چند نفر لایک کرده‌اند و یا چقدر کامنت خورده است.

عجایب خلقتی دیدم - دو

مسافر کشی دیدم نظریه پردازی نمی‌کرد؛ لال بود.

آدم حسابی- سه

یا ایها الانسان! ما غرک بربک الکریم؟
ارجاع خارجی دارد.

عجایب خلقتی دیدم - یک

زن و شوهری دیدم زیر باران می‌رفتند؛ دست هرکدامشان یک چتر.

آدم حسابی- دو

آدم حسابی صبح روز بارونی یاد شعر‌های سهراب سپهری نمی‌افتد.
امضا: یک سرما خورده.

آدم حسابی- یک

آدم حسابی اگر پرستار حسابی داشته باشد هوس بیماری می‌کند.