به طور بهت و سکر آوری زندگی در این شش ماه لبریز بوده است از آرامش. «آرامش را نمیشود توصیف کرد.» تازه بعد از شش ماه دیروز تلویزیون بیست و یک اینچ سامسونگ خریدم و امروز یک تخته فرش دوازدهمتری.
با مسلمات عقلیم جور در نمیآید زندگی اینقدر شیرین و قشنگ باشد؛ کفترهای سفید در آسمان آبی پرواز کنند و قناریهای عاشق روی شاخسار مو نغمهی شادی سر دهند! این چیزها تو فیلمها و کتابهاست؛ آنهم فیلمها و کتابهای قرن پیش نه الان.
هر وقت یادم میآید از قرار معلوم زندگی نباید این قدرها هم شیرین باشد ترسم میگیرد؛ نکند بادام تلخی لای این بادامها به پستمان بخورد و همهی این شیرینیها راکوفت کند.
پن: برامون دعا میکنی؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
حتی همون بادام تلخها هم اگر به پستتون بخورن، باز هم شیرین اند.باور کنید!گاهی وجودشان ضروریست.
پاسخحذف